اینجا...«آزادی»

جمعه این هفته دربی پایتخت بین دو تیم قرمز و آبی تهرانی برگزار میگردد. این بازی از هر حیث با سایر بازی های این لیگ تفاوت دارد. آن زمان که بازی های این دوتیم به شکل متوالی مساوی می شد. تماشاگران دو تیم خواهان خروج از این وضعیت به هر قیمتی ولو باخت تیمشان بودند. غیر از این نیست چیزی که این بازی را زیبا کرده هیجان و جذابیتی است که برد یا باخت یکی از این دو تیم به هوادارانش القا میکند. پس طبیعی است که جدای از یک بازی جوانمردانه خواهان یک بازی جذاب و سراسر التهاب باشند و الا جذابیت مفهوم خود را از دست خواهد داد. تیم استقلال برای محکم کردن جایگاه خود در جدول رد اینجا...«آزادی»...

دقت کردید چند دقیقه مانده به شروع امتحان همیشه یک عده هستند هیچ وقت نخوانده اند اما بهترین نمره را کسب میکنند خودمانیم خیلی کصافطند. آخه چرا دروغ؟؟؟ وقتی خوانده ای بگو خوانده ام والله به خدا. الان که نتایج امتحانات روی سایت می آید این کصافطا تا حدودی مشخص شده اند خدا رو شکر دسترسی به اینترنت ندارند و الا هویت واقعی شان مستور می ماند. اینجا...«آزادی»...

هوا سرد بود بدنم اندکی لرزش داشت این چند ماه خیلی سعی میکردم با آن صحنه روبرو نشوم اما چاره ای نبود حوالی آنجا برنامه ای برگزار میشد که باید شرکت می کردم. شب به اصرار دایی به آنجا رفتم. وارد خانه که شدم کسی را ندیدم بدنم سرد بود صدای آرام زوزوی باد از بین درب ورودی راهرو شنیده میشد اولین نکته ای که نظرم را جلب کرد سکوت خانه بود همه چیز مرتب بود همه چیز ساکن و بی روح بود گویی دزدی به خانه زده اما هیچ چیز جز مادربزرگ را ندزدیده.  ولی انگار از اول هم مادربزرگی وجود نداشته که آن گوشه بنشیند و با آن چهره همیشه بسیمش به تو «قبل از تو» سلام کند. برای اولین بار تل اینجا...«آزادی»...

  امتحان متون حقوقي به زبان خارجه بود. منم كه پايه زبان انگليسي ضعيفي دارم اين درس برام سخت تر جلوه مي كرد. با يه آمادگي هفتاد درصدي نشستم سر جلسه امتحان. چون شب قبلش بنا به دلايلي نتونستم درست مطالعه كنم. روي صفحه شش سوال درج شده بود كه بيشترش از قسمتايي بود كه  من نخونده بودم. امتحان تستي تشريحي بود بعد از پاسخ دادن به اون سوالات مثه روز برام روشن بود كه اين درسو افتادم.تمام اميدم به ترجمه اي بود كه قرار بود به استاد بدم. خيلي حالم گرفته بود براي اينكه ورودي و خروجيا رو بررسي كنم سرم رو به چپ و راستم چرخوندم ...نخير خبري نبود بچه ها آنچنان سرشون رو تو اینجا...«آزادی»...

فراموشی زمان میبره  فقط فکر میکنم اگه من به هردری زدم  و اونی نشد که میخواستم بشه   ............لابد......... قسمت خرافه نیست  هست واقعا     پ ن: متاسفانه چون رمز خودم یادم نبود مجبور شدم با نام ایشون بیام. زهرا......  اینجا...«آزادی»...